What is perfectionism
کمال گرایی چیست ؟
کمال گرایی مجموعهای از الگوهای فکریِ محکوم به شکست است که برای رسیدن به اهداف غیرواقعبینانه، شما را وادار به تلاش میکنند. کمال گرایی غالباً به عنوان نیاز به بی نقص بودن یا بی نقص به نظر رسیدن یا حتی باور به امکان رسیدن به کمال تعریف شده است. غالباً به این ویژگی به صورت مثبت نگاه می شود تا منفی. افراد ممکن است از اصطلاح کمال گرایی سالم برای توصیف یا توجیه رفتار کمال گرایانه خود استفاده کنند.
دکتر تال بِن-شاهار (Tal Ben-Shahar) در کتاب خود به نام «The Pursuit of Perfect» عنوان میکند که دو نوع کمال گرایی وجود دارد:
1. کمال گرایی سازگار یا مثبت
3. کمال گرایی ناسازگار یا منفی
کمالگرایان سازگار روی رشد و گسترش مهارتهایشان متمرکز هستند، استانداردهای آنها همیشه در حال افزایش است و آنها با شوق و لذت و خوش بینی برای رشد و بهتر شدن کار میکنند. بدون شک، این نوعِ سالمی از کمال گرایی است. اما، کمالگرایان ناسازگار هرگز از داشتههایشان رضایت ندارند، اگر چیزی کامل و بیعیب و نقص نباشد، آن را کنار میگذارند و نمیپذیرند. این دسته از افراد ممکن است ترس از شکست، تردید، غم و احساسات دردناک دیگر را تجربه کنند.
فرد موفق هنگامی که به هدف خود می رسد، از دستاوردهای خود خوشحال است و از اشتباهات خود درس می گیرد. درحالی که فرد کمالگرای ناسازگار مدام بر روی نداشته ها و شکست های خود متمرکز است و خود را بابت آن سرزنش می کند حتی اگر به هدف خود رسیده باشد. افراد کمالگرا می ترسند اگر رسیدن به کمال را ترک کنند به فرد ناموفق تبدیل شوند غافل از آنکه ترک نگرش کمالگرایانه باعث می شود برتری بیشتری نسبت به سایرین داشته باشند.
ویژگی های افراد کمالگرا :
۱.تفکر همه یا هیچ
این افراد کوچکترین نقصی در موفقیت را شکست تلقی میکنند.
۲.احساس ترس و اضطراب
این افراد به طور مداوم تحت فشار اضطراب و ترس از شکست و کامل نبودن هستند.
۳.استانداردهای غیر واقعی
این افراد معمولا اهداف دور از دسترس و غیر منطقی برای خود تعیین میکنند.
۴.تمرکز بر نتیجه
این افراد از روند تلاش خود و مسیر دستیابی به هدف هیچ لذتی نمیبرند و فقط به نتیجه می اندیشند.
۵.اعتماد به نفس پایین
این افراد همیشه از خود ناراضی هستند و مدام خود را سرزنش و شماتت میکنند و اعتماد به نفس پایینی دارند و حتی ممکن است تنها و منزوی باشند.
۶.افسردگی
به طور معمول کمالگرایی و افسردگی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند زیرا سرزنش گری و عدم احساس موفقیت حتی پس از رسیدن به هدف باعث ایجاد نا امیدی و غوطه ور شدن در احساسات منفی در این افراد میشود.
7.انتقاد شدید
این افراد به طور معمول عملکرد خود و دیگری را مورد انتقاد قرار میدهند، در حالیکه افراد موفق به دستاورد های خود افتخار کرده و دیگران را نیز مورد تشویق و حمایت قرار میدهند.
۸.اهمال کاری و به تعویق انداختن هدف
این افراد چون از شکست واهمه دارند، گاهی کارهای خود را به تعویق می اندازند و بی حرکت میشوند.
*ریشه ها و علل کمالگرایی
•ترس مکرر از تایید نشدن و نادیده گرفته شدن
•اضطراب یا وسواس فکری (OCD)
•داشتن والدین کمالگرا
•افرادی که سابقه ی موفقیت های بزرگ دارند برای تحقق اهداف بعدی خود را تحت فشار زیادی میگذارند
*درمان کمالگرایی
•تفکر وتحلیل سود و زیان
فهرستی از تمام دلایلی که کمالگرایی به شما و اطرافیان خود صدمه میزند، تهیه کنید تا انگیزهی بیشتری برای درمان و غلبه بر کمال گرایی داشته باشید.
بنگرید که چقدر از این دیدگاه برای شما سودمند و چه مقدار به شما و اهدافتان آسیب و ضرر میرساند.
•آگاهی نسبت به نگرش های خود
ممکن است آگاه نباشید که کمالگرایی چقدر میتواند گسترده و فراگیر باشد، با آگاه شدن از الگوهای خود، بهتر میتوانید در صدد تغییر آن ها برآیید. ایدهی خوبی است اگر بتوانید افکار کمالگرایانهی خود را همان طور که به ذهنتان خطور میکنند، مکتوب کنید. اگر نمیتوانید افکارتان را یادداشت کنید، میتوانید هر شب، طول روز را در ذهنتان مرور کنید، سپس بنویسید که در مواقعی که احساس شکست داشتید یا کارتان را به اندازهی کافی خوب انجام ندادهاید، به چه چیزهایی فکر میکردید. این کار کمک میکند زمانی که در آینده افکار کمالگرایانه به سراغ شما میآیند، بیشتر آگاه باشید. حتی میتوانید احساسات خود را نسبت به این افکار یادداشت کنید، اما اگر برای انجام این کار فرصت ندارید، احساس ناکامی نکنید.
•روی موارد مثبت تمرکز کنید
به طور معمول افراد کمالگرا روی اشتباهات و نواقص تمرکز میکنند اما با آگاهی میتوانید سعی کنید نکات مثبت را پیدا کنید و بر نقاط قوت خود توجه کنید.
به طور مثال اگر همیشه در کاری بر مواردی که دوست ندارید تمرکز میکنید اینبار تلاش کنید مواردی که در آن حیطه مورد علاقه تان هست بیابید.
•گفتگوی ذهنی خود را تغییر دهید
خودگویی منفی و نشخوار فکری و سرزنش گری ذهنی در افرادکمالگرا آسیب زا هست و برای درمان باید بر نجوای ذهنی خود متمرکز شوند تا کمتر در ذهن خود، خود را سرزنش و شماتت کنند، به خودتان حق بدهید که اشتباه کنید، شما انسانید و جایز الخطا، وقتی به خودتان اجازه می دهید اشتباه کنید متوجه می شوید که شکست پایان دنیا نیست.
•از مسیر لذت ببرید
اگر همیشه فقط به نتیجه و پایان کار متمرکز بودید اینبار سعی کنید از مسیر رسیدن به هدف لذت ببرید، همچنین میتوانید بهوسیلهی ارتباط گرفتن با گروهی که در صدد رسیدن به هدفی مشابه هدف شما هستند، از مسیر رسیدن به هدف لذت ببرید و یا با یادداشت کردن احساستان و آنچه در حین رسیدن به هدفتان یاد میگیرید، مسیر را برای خود جذاب کنید. حتی اگر شکست خوردید به تجربیاتی که در مسیر کسب کردید، توجه کنید. یکی از راههای مهم برای درمان کمال گرایی این است که به جای تمرکز بر خود هدف، بیشتر روی فرآیند رسیدن به آن هدف تمرکز کنید.
•فشار را از روی خودتان بردارید
یادتان باشد کسی که بیشترین فشار را به شما وارد می کند خودتان هستید، سعی کنید با خودتان مهربان باشید و مهارت های پذیرش را یاد بگیرید. ما باید بهترین عملکردی که در توانمان هست را داشته باشیم نه اینکه به هرقیمتی به بالاترین سطح عملی برسیم.
•اهداف کوچک و در دسترس انتخاب کنید
از اهداف کوچک و قابل دسترس شروع کنید تا به اهداف بلند مدت و بزرگ برسید، به طور مثال اگر در یک رشته ورزشی فعالیت میکنید از ابتدا به قهرمانی جهان فکر نکنید، از برتری در باشگاه ورزشی هدف برگزینید تا قهرمانی در استان و … اینگونه دچار نا امیدی نمی شوید و قدم به قدم پیش میروید.
•جلسات روان درمانی
برای غلبه بر افکار کمالگرایانه از روانشناس کمک بگیرید تا این افکار و احساسات در شما ریشه یابی و بررسی بیشتری بشود و با کمک جلسات و درمانگرتان قدم به قدم برای تغییر افکار آسیب زا پیش بروید.
کلام آخر :
بسیاری از ویژگیها و رفتارهای ما تاثیر مستقیم و غیر مستقیمی بر روی آدم های اطراف ما و حتی زندگی خودمان میگذارند ممکن است بسیاری از ما یک فرد کمال گرا باشیم اما از این مسئله آگاه نباشیم و به درمان کمال گرایی خود نپردازیم و حتی آگاه باشیم اما تصور کنیم که این ویژگی یک ویژگی مفید است در حالی که این یک تصور اشتباه است و هرچه زودتر باید به درمان آن بپردازیم.
کمال گرایی اگرچه به عنوان مجموعه ای از صفات شخصیتی ممکن است در بسیاری از افراد وجود داشته باشد ولی به خودی خود یک بیماری تلقی نمی شود، بلکه وجود این صفات می تواند سلامت روانی را به خطر بیاندازد و شخص را در معرض ابتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی قرار دهد، پس بسیار اهمیت دارد که ما نسبت به این شاخصه آگاه باشیم و در صدد تغییر و درمان آن برآییم.