رابطه ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر به سردی روابطی که یک زوج می توانند با هم داشته باشند منجر می شود، مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی کلامی، وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی مهری و کم شدن محبت در خانواده و در نتیجه طلاق عاطفی می شود.
این افراد از لحاظ روحی و جسمی از یکدیگر فاصله می گیرند و هر کدام دیگری را متهم می کنند و دنبال مقصر هستند، درک نکردن صحیح رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و بی علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود، منجر به طلاق عاطفی می شود.
فردی که دچار طلاق عاطفی شده به سلامت جسمی و روانی خود و خانواده اش اهمیت چندانی نمی دهد وظایف خود را به درستی انجام نمی دهد و مسئولیت های خود را در مقابل دیگر افراد خانواده به سردی و
بی هیچ میل و رغبتی انجام می دهد. در طلاق عاطفی زوجین هیچ گونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی می کنند
در خانوادهای كه دچار طلاق عاطفی شده اند افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر طریقی میخواهند زمان کمتری را در خانه سپری کنند، شور و نشاط در خانه حاکم نیست که این جو همه را فراری میدهد. بچه ها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی ندارند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود سپری کنند، و متاسفانه این بچه ها تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباطهای ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان میدهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد میکنند و برخی نیز دچار افسردگی میشوند و مسلما چنین بچه هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی ندارند و شاید آنها نیز در آینده دچار مشکل پدر و مادرهای خود شوند.
طلاق عاطفی باعث می شود میزان اعتماد افراد به یکدیگر کم شده و نسبت به یکدیگر دچار سوء تفاهم شوند. افراد خانواده مدام دچار اشتباه شده و به دلیل نداشتن تکیه گاه جدی در زندگی احساس یاس و سرخوردگی می کنند و به انواع بیماری های روانی و روحی دچار می شوند.
درمان طلاق عاطفی
از مهم ترین راهکارها برای حل مشکل طلاق عاطفی میان طرفین، مراجعه به روانشناس و طی کردن جلساتی برای ترمیم روابط بین آن ها است.
راه حل دیگر پایین آوردن توقعاتی است که زوجین از یکدیگر دارند، آن ها باید به یکدیگر درک کنند به طرف مقابل احساس آرامش و اطمینان می بخشد، در حالی که توقعات بالای زوجین از یکدیگر جدا می کند و باعث سوء تفاهماتی غیر واقعی میان آن ها می شود باید اوضاع را به گونه ای تغییر دهید که دو طرف احساس کنند می توانند به یکدیگر تکیه کنند.
یکی از مهمترین مواردی که اغلب نسبت به آن بی توجهی می شود حضور زوجین در کنار هم در هنگام مشاوره است. این موضوع هم در هنگام ازدواج و برای تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی اهمیت دارد و هم بعد از ازدواج برای تحکیم روابط و رفع مشکلات رفتاری و تعاملی زوجین اهمیت دارد. نکته مهم این است که زوجین بدانندکه مشکلاتی که با هم دارند مشکل رفتار فردی نیست بلکه مشکل میان فردی است. همچنین یکی از راهکارهایی که می تواند تاثیر زیادی در روابط زوجین داشته باشد، زوج درمانی است. زوج درمانی رویکردی است که در آن جلسات درمانی مشترک میان زن و شوهر برای تغییر دادن روابط آنان در جهت مطلوب برگزار می شود.
با توجه به این که طلاق عاطفی اثرات نا مطلوبی بر سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد خانواده دارد برای پیشگیری و درمان آن نخست باید علت ها را شناخت و در کنار آن مشاوره و آموزش مهارت های زندگی و کاهش توقعات در برنامه های آموزشی قرار گیرد. از همه مهم تر این است که باید مشاوره پیش از ازدواج را جدی گرفته شود.