دوره بارداری یک دوران گذار عظیم در زندگی هر خانواده است.
در طول بارداری و پس از تولد نوزاد جدید، تخمین زده می شود که از هر شش مادر یکی و از هر ده پدر یکی افسردگی را تجربه می کند.
در اینجا در مرکز روانشناسی بالینی، هدف ما ارتقا سطح سلامتی والدین و نوزادان آنها از طریق مشاوره اختصاصی است.
با ارائه پشتیبانی حرفه ای در طول چنین شرایط دشواری، تیم روانشناسان تولد می توانند به شما کمک کنند تا بار دیگر شادی و سلامتی پیدا کنید.
افسردگی دوران بارداری چیست؟
افسردگی بارداری نوعی اختلال خلقی است که می تواند باعث ناراحتی شدید، اضطراب، خستگی یا احساس گناه در دوران بارداری یا بعد از تولد کودک شود.
این شرایطی است که می تواند مراقبت از کودکان یا خود را با مشکل روبرو کند و در صورت عدم درمان می تواند ماه ها یا حتی سالها ادامه یابد.
در حالی که افسردگی بارداری بیشتر مادران را تحت تأثیر قرار می دهد، پدران نیز می توانند از این وضعیت روانی رنج ببرند.
اگر یکی از علائم زیر را دارید، باید برای افسردگی دوران بارداری کمک بگیرید:
موارد وحشت زدگی.
تغییرات شدید خلقی.
بدون هیچ دلیل مشخصی احساس غم یا اضطراب می کنید.
هر چقدر بخوابید مدام احساس خستگی می کنید.
از دست دادن علاقه به سرگرمی هایی که قبلاً لذت می بردید.
دوری از دوستان، خانواده و فرزندانتان.
یافتن مشکل در مراقبت از نوزاد یا خودتان به راحتی عصبانی می شوید
یک روانشناس هنگام تولد چگونه می تواند کمک کند؟
ما در مرکز روانشناسی بالینی معتقدیم که مراقبت از سلامت روان مادر یا پدر به همان اندازه سلامتی جسمی مهم است.
استقبال از نوزادی جدید در زندگی شما می تواند طیف گسترده ای از مشکلات روانی را به همراه داشته باشد که کنار آمدن با آنها دشوار است.
به همین دلیل، برای بسیاری از خانم ها مفید است که در مورد تغییر احساسات خود در مورد بارداری، تولد، کودک و والد شدن با یک روانشناس بارداری بحث کنند.
اگر با مشکلات ناباروری، سقط جنین، زایمان زودرس یا آسیب زا مواجه شده اید، روانشناسان ما می توانند از شما پشتیبانی کنند.
متخصصان مشاوره تولد ما همچنین می توانند فهم و درک دیدگاه های جایگزینی را ارائه دهند و در نهایت به شما در یافتن راه های جدید برای مقابله کمک کنند.
ما در روش های مبتنی بر شواهد علمی برای درمان افسردگی و اضطراب قبل از زایمان و پس از زایمان و مدل های فرزندپروری مهارت داریم.
با هر مراجع، ما نه تنها نگرانی های آنها را می شنویم و درک می کنیم، بلکه برای دستیابی به اهداف ملموس و تکنیک های مقابله ای که خارج از درمان می توانند استفاده شوند کار می کنیم.